مبانی زیباشناختی‌ نقاشی سنتی ایران‌

مبانی زیباشناختی‌ نقاشی سنتی ایران‌ از منظر حکمت هنر دینی

چکیده:

اصولی که اساس و مبنای زیبایی‌های ساختار بصری نقاشی سنتی ایران را تشکیل داده کاملا هم‌سو و هم‌جهت با ساختار معنوی و محتوایی آن است به گونه‌ای که)صورت و معنا)ماهرانه و با شناخت درهم تنیده‌ شده است.یکی از بارزترین ویژگی‌های نقاشی سنتی ایران در طول تاریخ تاکید بر ارزش‌های دینی و معنوی‌ است در نتیجه استفاده از رمزگرایی،ساده شدن فرم،دور شدن از طبیعت صوری اجسام و بی‌زمانی و بی‌مکانی‌ از عناصر مهم و تاثیرگذار در شکل‌دهی آن هستند.

مبحث زیباشناسی صوری و محتوایی نگارگری نیز ریشه در اعتقادات مذهبی و نگاه لاهوتی دارد.ریشه‌ مبحث زیباشناختی در هنر فرهنگ‌های اقوام و ملل مختلف متناسب با حکمت نظری آن‌ها است و در راستای‌ سلایق،ایده‌آل ها،باورها و پایه‌های اعتقادی ایاشن به گونه‌ای بروز پیدا کرده است که ساختار هویتی و ویژگی‌های قومی،ملی و باورهای دینی را در آنها می‌شود به تفکیک مورد ارزیابی قرار داد.این قاعده در ارتباط با نقاشی سنتی ایران نیز وجود دارد.

این مقاله در نظر دارد تا با خوانش زیباشناسانه‌ی نشانه‌ها،نمادها و عناصر تصویری در نقاشی سنتی‌ ایران بتواند به اثبات این فرض برسد که مبانی نظری و زبان بصری این هنر مبتنی بر باورها و عقاید دینی است‌ و در هر دوره‌ای متناسب با این خواستگاه پایه‌گذاری شده است.در حقیقت هنرمند ایرانی با به کار گرفتن یا با به تصویردرآوردن نمادهایی که نشانه‌ای از آیات ذات اله و قدرت لایزال او هستند خود را به یک قدرت عظیم‌ متصل می‌کرد.این برداشت‌های نمادگرایانه بیشتر ریشه در عقاید مذهبی ایشان داشت،و این باور دینی بود که‌ نگاه ماورایی هنرمند را در قالب نقوش معنادار در آثار هنری شکل می‌بخشید.در پاره‌ای دیگر از آثار به‌کارگیری‌ از صور اسطوره‌ای،محملی برای رساندن رمزهای باورمدارانه بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد